قروقاطی!...

قروقاطی!...

سکوتم تحفه رنجی پنهانی ست...
قروقاطی!...

قروقاطی!...

سکوتم تحفه رنجی پنهانی ست...

هوای دو نفره

هعیــــــــــــــــــ

دیروز رفتم کلاس،از مترو که پیاده شدم...مشالا!قربون قدوبالا کیفیت!خدا پدر شهردارو بیامرزه انقد این زیر گذره باحاله که نگوووو!

ولی خب داشتم گم میشدم توش؛آخه خیلی بزرگه!

اومدم بالا،شب شده بود... 

 هواش شدید دو نفره بود

پیاده رو خیس،تاریک،اصن انگار نه انگار که خیابون چراغ داره!

دانشکده هنریا تازه تطیل شده بودن

تو این 4 سال که میرم کلاس اکثر بچه های هنری رو میشناسم اما دیروز فقط تونستم اون پسررو بشناسم که شبیه bfآینده ی مریم بود!تیریپ هنری میزنه آدم گف میکنه!دست آزاده رو از پشت بسته!

خلاصه یه هوای دو نفره ای داش که نگووووووو

همه بچه ها دونفره،شلپ شلپ کنان از کنارم اد میشدن

خلاصه از این هوای دو نفره هم که به ما فین فینش رسید!|:


برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید



نظرات 1 + ارسال نظر
شقایق پنج‌شنبه 26 دی 1392 ساعت 23:27

مریم شکر اضافه خورده بخواد با کسی رفیق شه از گیساش آویزونش میکنم!!!!!!!!!!
خواهری همون فین فین بسته!!!همچین میزنمت تابلو شی رو دیوارا!!!!
والا بقرآن ما بچه بودیم جلو بزرگترمون پا دراز نمیکردیم حالا ببین این بچه های آخرالزمانی چه حرفا که نمیزنن!!!!!خخخخخخخخخخخخخخخ....



برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد