قروقاطی!...

قروقاطی!...

سکوتم تحفه رنجی پنهانی ست...
قروقاطی!...

قروقاطی!...

سکوتم تحفه رنجی پنهانی ست...

مرا به یاد آور

مرا به یاد بیاور

فکر کن ، تمام ثانیه ها را بگرد

آنقدر که دستهایت عبور زمان را

لمس کنند . بگرد



 

میان برگ های کهنه تقویم

در ثانیه های نفس نفس

در دقیقه های

بودن و رفتن

روی خط صاف آرامش چشمانم

مرا یادت آمد ؟؟!

ناله های آسمان

درد ابر ، باد .

قاصدک ، شعرهای ناتمام من

نقطه چین های ترانه هایم ….

مرا یادت هست؟!!؟؟

تنها از جنس پاییز

یک قلب دنباله دار همیشگی

گوشه ی نوشته هایم

گریه ، لبخند

پیوند نگاهم با سنگفرش های خیس …

مرا یادت آمد ؟


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد