قروقاطی!...

قروقاطی!...

سکوتم تحفه رنجی پنهانی ست...
قروقاطی!...

قروقاطی!...

سکوتم تحفه رنجی پنهانی ست...

تورا از من گریزی نیست...

این روزها که می گذرد
ریشه های تو در من عمیق تر می شود!! آنقدر اشک به پای تمنای تو ریخته ام
که محال است بتوانی
پا بیرون بکشی از خاک خیس من…!!
آن چنان که تو مرا گرفتار می کنی
من نیز تمام تو را
در کام می کشم…!!
مرا از تو
تو را از من
گریزی نیست!!!!!?

%تو را از من گریزی نیست

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 28 خرداد 1393 ساعت 18:29 http://sooskesiah.blogsky.com

زیبا بود...!

tashakor

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد