زنده یاد حسین پناهی:
دستم را می کشید تا قدم هایم به گام هایش برسند ….
باد می پیچید در پیچ وتاب شب گیسوان ش
گفت : ” چشمانت را ببند تا من به جای تو ببینم …” ادامه مطلب ...
خــــــــــــــــــــــب
امروز چه روز خوبیه
شانسو حال میکنی؟!
رفتم مدرسه بعدا گفتن بلند شین برین خونتون!
جریان از اونجا شروع شده بود که سارا و دوستاش رفتن پیش خانم فراهانی که اعتراض کنن که چرا اولیا چارشنبه تطیل بودن و حالا شنبه رو هم تطیل کنین...خانم فراهانی هم گفته بود اگه شنبه نیاین غیبت موجهه!منم میدونستم ولی دلم واس معلم ریاضیم تنگیده بود رفتم ببینمش که رفته بود مکه!
رفتم دیدم نصف اولا و بیشتر سوما نیومدن
دومی ها هم که اصن نخودین
خلاصه تو کلاس بهاره گف تو میدونستی امروز غیبت موجهه؟!منم گفتم آره!که خیلی شیکو مجلسی بچه ها ریختن سرم!
بعدم گفتن بلند شین برین خونتون
ما هم الآن در جوار شما پای نتیم
این شعرو تو وبلاگم که با ساحل درست کردم گذاشتم اما دلم نیومد اینجا هم نذارم
آخه وقتی میخونمش آرامش میگیرم...
براو ببخشایید...
بر او که گاه گاه
پیوند دردناک وجودش را
با آب های راکد وحفره های خالی،از یاد میبرد
عشق یعنی تو _
جه باشی جه نباشی……
بودی که بودی_
نبودی هم نبودی_
خیالی نیست_
بی تو هم صبح میشود_
بی تو هم شب میشود_
بی تو فقط کسی تو نمیشود_
(حتی اگر برابر با اصل شوی _
باز جایت همیشه خالیست ……)*
*نظر خودم درباره این یه تیکش:اینجا آرایه تلمیح به کار رفته
تلمیح به شعر فامیل دور ما آفای علی آقای لهراسبی:
یه جوری دلم تنگ میشه برات
محاله بتونی تصور کنی
گمونم نتونی حتی خودت
جای خالیتو تو دلم پر کنی....
آدم ها را بدون اینکه به وجودشان نیاز داشته باشی؛
دوست بدار؛
کاری که خدا با تو می کند …
اینجوریاس!
بعله!
شب شده، دلم سخت ازین شب گرفته
آه بی تابم
شورش کابوس های شبانه
آرام دقایقم را خیس کرده
بیزارم، از رویای نبودنت بیزارم
فریاد نبودنت در صدایم بغضی شده دلگیر
هوای ثانیه هایم مواج است و طوفانی …
خیلی سخته تو تمام تلاشت رو بکنی که اون آسوده باشه بعد اون تورو ظالم صدا کنه
تو با اون صادق باشی و اون دروغگو...
تو خودت رو وقف اون کنی و اون خودخواه باشه...خیلی سخته...
خیلی سخته یکی و دوس داشته باشی و بدونی اونم خیلی دوستت داره اما نتونی بش برسی...
خیلی سخته بخاطر اطرافیان مجبور بشی ازش فاصله بگیری...
خیلی سخته پنهونی دوسش داشته باشی...
خیلی سخته...خیلی
هعیــــــــــــــــــ
دیروز رفتم کلاس،از مترو که پیاده شدم...مشالا!قربون قدوبالا کیفیت!خدا پدر شهردارو بیامرزه انقد این زیر گذره باحاله که نگوووو!
ولی خب داشتم گم میشدم توش؛آخه خیلی بزرگه!
اومدم بالا،شب شده بود...
ادامه مطلب ...رفت...
به درک که رفت!...
من که خدانیستم بگم صد بار اگر توبه شکستی باز آی...
کسی که رفت به حرمتی چیزی که برده حق نداره برگرده...
مرد نبود پای حرفش وایسه لا اقل مرد باشه برنگرده |:
والا به قرآن!